مدارس کارآفرینی و ضرورت استفاده از آنها در نظام آموزشی
کارآفرینی تبدیل به یک ضرورت برای جوامع مختلف شده است، زیرا نه تنها امکان دست یابی فرد به منابع مالی حاصل از ایده را میسر میسازد بلکه با حل مسائل به شیوهای نو موجبات پیشرفت و توسعه یک کشور را نیز فراهم میآورد.
با توجه به اهمیت و فواید کارآفرینی، کشورهای مختلف از جمله ایران در پی تأسیس و گسترش مدارس کارآفرینی جهت شناسایی و تربیت افراد کارآفرین میباشند. ایجاد فرصت کارآفرینی در ایران میتواند آینده روشنی را در زمینههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی برای کشور رقم بزند.
کارآفرین کیست ؟
اغلب مردم معتقدند کارآفرین کسی است که کسب و کار خود را دارد؛ اما این تعریف به تنهایی کافی نیست زیرا کارآفرین پیش از راه انداختن کسب و کار خود اقداماتی انجام داده که او را از سایرین متمایز کرده است. او فردی ریسک پذیر و نوآور است که برای تغییر وضعیت موجود مسیر مخصوص به خود را انتخاب میکند.
كارآفريني در نظام آموزشي
مفهوم و تعريف كارآفريني با توجه به ماهيت و ساختار نظامهاي آموزشي مورد توجه قرارمیگیرد. با اين نگرش ميتوان كارآفريني در آموزش وپرورش را چنين تعريف كرد: کارآفرینی درآموزش وپرورش فرايند منظم و مستمري است كه از یك سو به شناسايي و بهره برداري مؤثر از كليه منابع دروني و بيروني نظام آموزشي منجر ميشود و از سوي ديگر موجب ايجاد فرصتهای جديد ياددهي و يادگيري ميگردد.
آموزش وپرورش بايد زمينههاي تلاشگري و روحیهي كار را براي توسعه اقتصادي فراهم نمايد.
عملکرد مدارس کارآفرینی
کار آفرینی به عنوان واحدهای درسی در بسیاری از رشتهها تدریس میشود. درگوشه و کنار دنیا مؤسسات و مراکزی وجود دارند که طی دورههایی مهارتهای کارآفرینی را به دیگران میآموزند. اصول و مبانی کارآفرینی باید در ردههای سنی پایینتر آموزش داده شود تا هرگاه فرد به سن جوانی رسید این آموزشها نمود بیرونی پیدا کند و در زمان درست فرد را تبدیل به یک کارآفرین کند.
آنچه در مدارس کارآفرینی به عنوان شعار مطرح میشود این است که “ مشکلات یک فرصت هستند“.
باید مشکلات را به عنوان فرصت تازه در نظر بگیریم و برای برطرف کردن آن به راه حلهایی سریع و بدیع فکر کنیم. برای رسیدن به این هدف مدارس کار آفرینی با مفهومی تحت عنوان خلاقیت ساختارشکنانه شروع به کار میکنند. پس از اینکه فرد یاد گرفت که چگونه مشکلات دنیای اطرافش را تشخیص دهد و چندین راه حل برای برطرف کردن آن پیشنهاد داد، وقت آن میرسد که در کنار یادگیری مهارتهای دیگر از این ایدهها در بازار کسب و کار استفاده کند و میزان کارآمدی و کاربردی بودن آن را بسنجد.
مدارس کارآفرینی
باید همواره در نظر داشته باشیم چیزی که سرنوشت انسان را میسازد استعدادهایش نیست، انتخابهایش است و امروزه کارآفرینی چیزی بیش از یک انتخاب است و تبدیل به ضرورت شده است. هدف بسیاری از مدارس کارآفرینی این است که جوانان بهجای اینکه به فکر استخدام و تحقق اهداف مدیر خود باشند با خلاقیت و طرح ایدههای نو با کسب مهارتهای کارآفرینی برای تحقق رویای خودشان تلاش کنند.
تربیت نیروی انسانی خلاق، متخصص، کارآفرین، مسئولیتپذیر، آیندهنگر، فعال و نوآور از اهداف این مراکز است. در این مدارس افراد از ابتدا با مهارتهای اجتماعی آشنا میشوند. بسیاری از مدارس و مؤسسات کارآفرینی علاوه بر آموزشهای تئوریک با برگزاری کلاس و کارگاههای مختلف به آموزش توانمندیهای اجتماعی، مهارتهای ارتباطی، رویکردهای خلاقانه و… میپردازند.
هدف آنها کاهش افرادی است که بدون در نظر گرفتن نیازهای جامعه وارد دانشگاه شده و به دلیل فرآیند آموزشی ناقص و ناکارآمد، بدون یادگرفتن مهارتهای لازم و کاربردی، پس از فارغالتحصیلی بهجای اینکه جذب بازار کار مرتبط با رشته خود شوند فقط آمار بیکاران را بالا میبرند.
اقدامات مدارس کارآفرینی :
افزایش مهارت در کارهای تیمی
پرورش خلاقیت
برنامهریزی شخصی بلندمدت
مهارتهای تقویت سخنوری و فن بیان
شناسایی افراد خلاق و نوآور
مهارتهای افزایش تحمل شکست و ….
در مدارس کارآفرینی دستیابی به منابع و منافع مالی ناشی از کارآفرینی یک ارزش تلقی میشود و این ارزش خود انگیزهای برای خلق ایدههای نو و به ثمر رساندن آنها میباشد.
موضوع كار و اشتغال به ويژه كارآفريني ازاصول اساسي و مهم زندگي هر فرد و اجتماعي است كه در تمام ادوار و اجتماعات بشري نقش مهمی دارد . كارآفريني چرخ زندگي بشر را در اين دنيا متحول و دگرگون میسازد.
علاقهمندی به کار
بايد روحيهي پايداري غلبه بر مشكلات و داشتن عزمي راسخ براي كسب موفقيت را به دانشآموزان آموخت تا اعتماد به نفس درآنها شكل گيرد.
آموزش وپرورش بايد دانشآموزان را هدفمند، واقع بين و حلال مشكلات خود تربيت كند. رسالت مهم آموزش وپرورش، پرورش افراد شجاع، متعهد و پرافتخار است. از ديگر ويژگیهاي كارآفرينان كه بايد به پرورش آنها پرداخت.
ميتوان روحيه دورانديشي، مسئوليت پذيري، همكاري، دقت و كمالجویی ، خلاقيت و نوآوري، پافشاري، بصيرت، خودجوشي، توانايي، سازگاري و….را ذكر كرد.
فرایند اهداف کارآفرینی
ادغام آموزش كارآفريني در برنامهي درسي مدارس موجب غنيسازي تجارب يادگيري فراگيران و افزايش ارتباط ميان مدرسه و صنعت و كشاورزي است و نيز فرصتي براي آزمودن محتوا و روشهاي تدريس كارآفريني بهخاطر تازگي موضوع ايجاد میکند، به اين ترتيب كارآفريني بايد نقطه آغاز برنامه درسي قرار بگيرید. بر همين اساس گنجاندن زندگي واقعي كارآفرينان موفق در محتواي درسي و دوره هاي آموزشي از اهميت بالايي برخوردار است.
در عصر متحول كنوني و با توجه به نرخ بيكاري، كارآفريني راه حل مفيدي است كه ميتواند ميزان اشتغال و خوداشتغالي را افزايش داده و در نتيجه موجب توسعه اقتصادي كشورها شود.
كارآفريني يك ويژگي ارثي و انتسابي نيست بلكه اكتسابي است. با مهيا كردن يك سري شرايط میتوان آن را آموزش داد و آموخت. براي دانشآموزان و علاقهمندان به كارآفريني كه خواهان راهاندازي كسب و كار جديد يا خواهان راهاندازي كسب و كار قبلي خود ميباشند.
این مدارس افراد علاقه مند و مستعد را در خود پرورش میدهند. مهارتهایی که برای تغییر دیدگاه، تفکر عمیق و سیستماتیک، تقویت کار تیمی و … لازم است را به افراد به صورت تئوریک و عملی آموزش میدهند.
مدارس و مراکز کارآفرینی در صورت پیدا کردن ایدههای خاص و ویژه آنها را به مراجع مربوطه معرفی میکنند تا از حالت ایده صرف بودن خارج شده و پیاده سازی شود؛ یعنی زمانی یک مدرسه کارآفرینی به هدف خود میرسد که ایدههای افراد آموزش دیده به مرحله کاربرد برسد.
دیدگاهتان را بنویسید